به بهانه پنجاهمين سالگرد تولد آغاسي
زندگي يك دور باطل است اما من براي ورزش عميقا احترام قائلم
آيا هرگز تنيسوري دقيقتر از آندره آغاسي وجود خواهد داشت؟ 29 آوريل پنجاهمين سالگرد تولد لحظهاي است كه او زندگي خود را به عنوان يك اسطوره ورزش با ميراثي باورنكردني آغاز كرد. در تاريخ مسابقات گرانداسلم او هشت بار موفق به كسب مقام قهرماني شد و همچنين ركورد 76 درصد پيروزي، مدال طلاي المپيك و 101 هفته صدرنشيني رنكينگ جهاني تنيس را برجا گذاشت. آغاسي جزو تنيسورهايي است كه اين ورزش را به سطح ديگري برد و با مهارت عالي خود در پيشاني تاريخ ورزش براي هميشه ماندگار شد. آن شكل جالب كه آغاسي راكتش را ميگرفت و لباس ميپوشيد بسياري از طرفداران تنيس را شيفته و طرفدار خود كرد. در بيشتر دوران حرفهاي خود آغاسي محبوبترين ورزشكار به حساب ميآمد و در هر رويدادي كه وارد ميشد اختلاف طبقاتي ايجاد ميكرد! در مسابقات كوچكتر تنيس حضور او به تنهايي كافي بود تا آن رقابت معتبر شود.
زندگی شخصی آغاسی چگونه بود؟
اما دادههاي آماري تنها شما را از داستان اصلي دور ميكند. اينكه ما از زندگي شخصي آغاسي اطلاعات كمي داريم نشان ميدهد كه او تا چه حد براي حريم شخصي ارزش قائل است. در سال 1988 آغاسي 18 ساله به رتبه سوم برترين تنيسورها رسيد و در يك چشم برهم زدن او تبديل به ستاره بزرگ بعدي تنيس و وارث جيكي كانورز و جان مكانرو شد. اما او به مرابت جنگدهتر و مشتاقتر ظاهر شد و توانست چيزهايي را به ورزش تنيس و هم انتظار هواداران اضافه كند. جيم كورير رقيب مادامالعمر آغاسي در سال 95 در مورد او گفت: «او واقعا يك نوع توله سگ است.»
در عصر رسانههاي اجتماعي امروز ورزشكاران تا حد زيادي كنترل روايت خود را با حضور در شبكههاي اجتماعي انجام ميدهند اما آغاسي در دوره تسلط تلويزيون و مطبوعات و تهيهكنندگان زندگي ميكرد. كساني كه هميشه داستانهاي ديگري از زندگي يك نوجوان شيرين، متفكر و غالبا گيجكننده روايت ميكردند. زندگي هيچ بازيكن تنيسي احتمالا به اندازه آغاسي در معرض تحليلهاي عمومي قرار نگرفته است. با رونق گرفتن تنيس در اوايل دهه هشتاد در آمريكا تلاش براي تبديل شدن به قهرمان تنيس افزايش پيدا كرد اما بعد از دوره ركود اين كار آساني نبود. در اين دوره هيچ كس مثل آغاسي نتوانست توجهات را به خود جلب كند.
آغاسی بهترین ضربه زننده توپ
براي طرفداران تنيس كه 20 سال فعاليت حرفهاي آغاسي را از نزديك ديدند او به عنوان بهترين ضربه زننده به توپ در تمام زندگيشان ثبت شده است. نبوغ تاكتيكي براد گيلبرت زماني كه با هوش بالا و مهارت بينظير آغاسي تركيب شد هشت سال همكاري رويايي را در 1994 به دنبال داشت. آغاسي با هدايت گيلبرت تا سال 2002، شش تا از بزرگترين افتخارات دوران زندگياش را به دست آورد.
گيلبرت در مورد آغاسي ميگويد: «داستان مورد علاقه من مربوط به زماني ميشود كه ما با هم شروع كرديم. من به آمارهاي او نگاه انداختم و متوجه شدم كه آندره در برگشت نفر پنجم دنيا بود و در سرويس نفر 36. نفر سي و ششم؟ چگونه ممكن است؟ من به او گفتم اگر فقط ميتوانست در ده نفر اول سرويس قرار بگيرد موقعيتش عالي ميشود. بنابراين در سال 95 براي اين موضوع استارت زد و در طول چند سال بعد او بهترين سرويسزننده دنيا بود.»
با اين وجود آغاسي در زندگي حرفهاي خود مدام بين پتانسيل و رسيدن به موفقيت درگير بود. آمريكاي آن دوره درگير مجلات و آرمهاي شبكه و اخبار و شايعات بود. آغاسي در The New Andre Agassi گفت: «من فكر نميكنم كه مردم تا به حال هيچ ذهنيتي در مورد من داشتهاند.» توجهات از زماني آغاز شد كه او رنك يك جهان لقب گرفت. وی ميگويد: «آنها اتوموبيلها و هواپيما را ميبينند و اگر سعي نكنند همانجا متوقف ميشوند.»
زمان سقوط آغاسی
افسوس كه آغاسي از آن اوج سقوط كرد و دو سال بعد از صدر كنار رفت و بعد دچار مشكلات استفاده از مواد شد. آغاسي درباره آن زمان ميگويد: «وقتي رنك 1 دنيا به دست آوردم دلزدگيام از تنيس زياد شد چرا كه فكر ميكردم اين عنوان خلايي را پر خواهد كرد اما هيچ احساس خاصي نداشتم. زندگي يك دور باطل است. آخرش كه چي؟» سرانجام دوراني رسيد كه من آن را به طور غير رسمي هماهنگي هارمونيك آغاسي مينامم. از سال 1998 تا 2006 وي تعهد جداگانهاي به تنيس نشان داد. او پنج گرانداسلم فتح كرد. من جمله فينال فوقالعاده رولندگاروس سال 99 كه باعث شد او در يك سال اسلم اسلم كند. آغاسي در همان تابستان يو اس اوپن را نيز برده بود تا تابستانش تبديل به تابستاني جادويي شود. همان موقع آندره با استفاني گراف نيز وارد رابطه شد.
سخنراني خداحافظي آغاسي در يواس اوپن 2006 بلافاصله پس از آخرين بازي حرفهاي خود در واقع سخنان پسري بود كه براي تبديل شدن به يك مرد نه به تنهايي كه با همراهي ميليونها نفر تلاش كرده است. آغاسي گفت: «شما شانههاي خود را براي ايستادن به من داديد. من بدون شما به هيچ يك از روياهاي خود نميرسيدم.»
کتاب زندگینامه آغاسی مرتبط با چه موضوعی است؟
سه سال پس از بازنشستگي آغاسي كتاب زندگينامه دلخراشش را منتشر كرد از رابطه عشق و تنفرش با تنيس پرده برداشت. خواندن اين كتاب به اندازه كافي قانعكننده بود تا بفهميم او كسي بوده كه مرتبا ذهن هواداران را فريب ميداده است. او در مورد تبديل شدن به مرد شماره يك در بهار 95 نوشت: «من پيت را از صدر پايين كشيده بودم. چند لحظه بعد خبرنگار تلفن ميكند و در مورد حسم ميپرسد و من جواب ميدهم كه از رتبهبندي خوشحالم. احساس ميكنم بهترين چيزي است كه ميتوانستم باشم.» وی اعتراف ميكند: «اين دروغ است. اين به هيچ وجه همان چيزي نيست كه من احساس ميكنم. در واقع من هيچ چيز احساس نميكردم.»
اين واقعا سخت است كه آغاسي را به دليل نااميدياش سرزنش كنيم. آغاسي براي رسيدن به همه اين افتخارات و جوايز كودكي بسيار دردناكي را با پدرش سپري كرده بود. به همين خاطر او هميشه يك حس مداوم نااميدي و سرخوردگي با خود به همراه داشت. پدر آندره همواره او را براي تمرينات سخت تحت فشار قرار ميداد. اين تنيسور در اين رابطه ميگويد: «پدر من همه چيز را با فرياد دو بار تكرار ميكرد. گاهي هم سه بار. بعضي وقتها هم ده بار. ميگفت محكمتر، محكمتر. زودتر بزن. اون لعنتي رو زودتر بزن. توپ رو بكوب. توپ رو بكوب. باز هم فريادميزد. هر توپي كه دراگون (ماشين پرتاب توپ) به سمتم روانه ميكرد را ميزدم. ولي اين كافي نبود: پدرم ميخواست توپها را از دراگون سريعتر و محكمتر بزنم. او دوست داشت بروم و دراگون را هم بزنم. دوست داشتم بپرسم بابا آخه تا كي؟ ولي نميپرسيدم.»
آیا آغاسی عمیقا به تنیس علاقهمند بود؟
همين كودكي باعث شد آندره در دوران بزرگسالياش به هيچ كس به جز مربي و باديگاردش اجازه نزديك شدن به خودش را ندهد. او در يك مصاحبه وقتي با اين سوال مواجه شد كه آيا تنيس را دوست دارد پاسخ داد: «بهتر است اين طور بگويم كه من عميقا براي ورزش احترام قائلم.» آغاسي بعد از بازنشستگي مدتي در كنار جوكوويچ بود و بعد هم به عنوان مشاور با گريگور ديميتروف كار كرد. اين تنيسور موسس بنيادي است كه سالانه 1200 دانشآموز ميگيرد و به آنها فرصت درس خواندن ميدهد.
ترجمه و تاليف: علي ولياللهي
منبع: Tennis.com