چه تغییراتی در انتظار نیوکسل است؟
هجوم به سمت موفقیت همچون گاوهای وحشی، شکستن حلقه قدرت ۶ تیم برتر انگلستان و وارد شدن به حلقه قدرتمندان، رویای دیدن کیلیان امباپه با پیراهن تیم مورد علاقهتان، بازسازی استادیوم خانگی به صورتی که دو برابر وضعیت فعلی گنجایش داشته باشد و … همه تصوراتی شبیه به اینها که میتواند شما را کمی گیج کند، بسیار طبیعی است وقتی که بدانید یک مولتی میلیاردر میخواهد تیم شما را بخرد. فقط هم هواداران نیستند که گیج میشوند، فوتبالیستها هم از این تحیر بینصیب نمیمانند، مگر روبینیو نبود که میگفت تا زمان امضای قرارداد فکر میکردم دارم با مسوولان یونایتد مذاکره میکنم.
باید آماده باشید تا تصاویر اسطورههای تیمتان که تا امروز کنار زمین آویزان بودند پایین کشیده شود تا بلکه با تبلیغات روی فعالیتهای فعلی مسیری جدید برای تاریخسازی فراهم شود. باید آماده باشید تا همه افتخاراتتان را فراموش کنید تا به سمت افتخار بزرگ یورش ببرید.
قوانین فیرپلی در فوتبال امروز تلاش دارد تا از تبدیل شدن فوتبال به اسباب بازی مولتی میلیاردرها جلوگیری کند. همین قوانین باعث شده تا مدیر تیمهای مرفه به دنبال این باشند تا با برنامهریزیهای دقیق هواداران بیشتری به دست آورند، ساختار مناسبی از نظر اقتصادی برای باشگاه طراحی و پیادهسازی کنند و با موفقیت در این امور به سمت به دست آوردن قهرمانی لیگ قهرمانان یورش ببرند. خب چه اتفاقاتی در انتظار نیوکسل است؟ در ادامه میخوانیم.
پاک کردن هر اثری از اسپورت دایرکت
جذابیتهای تیم نیوکسل برای یک خریدار بسیار واضح و مبرهن است. شهری بزرگ با معماری زیبا و شگفتانگیز که نیوکسل رد آن رقیب چندان بزرگی ندارد و به لطف عملکرد ضعیف ساندرلند تا مایلها یکهتاز است و مهم نیست وضعیتشان چقدر بد شود، هوادارانشان وفادارانه و عاشقانه آنها را دوست دارند.
سوال اینجاست که مایک اشلی چگونه این پتانسیل را نابود کرد و باشگاه را به ابتذال کشاند؟
این سوال یک پاسخ واضح دارد، اشلی سنت جیمز پارک را به یک غول تبلیغاتی برای اسپورت دایرکت (شرکت خودش) تبدیل کرد و ۵۰ هزار هوادار را اسیر تبلیغات و برندینگ برند رنگ و رو رفته خودش کرد.
بدون شک همه تبلیغات و بنرها و هر اثری از اسپورت دایرکت در سنت جیمز پارک پایین کشیده شده و این ورزشگاه میتواند بعد از مدتها نفسی تازه کند. اگر مدیران جدید در این بلندپروازی جدی باشند همه تلاش خودشان را میکنند تا به نیوکسل و ورزشگاهش رنگی تازه بپاشند و نفسی جدید تزریق کنند.
ارتباط صحیح با جامعه هواداری
بهترین مدیران تیمهای لیگ برتری از بورنموث گرفته تا لسترسیتی ثابت کردهاند که تیم شما به اندازهای قوی میشود که انجمنهای هواداری و جامعه طرفدارهایتان قدرتمندند. بنابراین ساخت پلی به منظور اصلاح روابط بین مدیران و هواداران در نیوکسل یکی از جدیترین مسائلی است که مدیران جدید باید به آن اهتمام ورزند. با توجه به میزان آسیبی که اشلی و مدیرانش به رابطه مدیران و هواداران وارد کردند، بازسازی این رابطه میتواند اولین گام در راستای موفقیت باشگاه باشد، البته که راههای آسانی برای این بازسازی در کوتاه مدت هم وجود دارد.
مایک اشلی بعد از مشکلاتش با آلن شیرر حتی نام باری که به اسم این اسطوره نیوکسل بود را تغییر داد و حتی شایعههایی شنیده میشد که آدمهای اشلی بارها عکسهای سر بابی رابسون که در ورزشگاه نصب شده بود را پاره کرده بودند و همین مسائل در کنار مدیریت ضعیف رابطه هواداران را با مدیران باشگاه شکراب کرد.
با توجه به وضعیت فعلی شاید ادای احترام به تاریخ و اسطورههای نیوکسل باید یکی از کارهایی باشد که مدیران جدید انجام دهند. البته که این کار به تنهایی کافی نیست، همانطور که اشلی هم در ابتدای مدیریتش شال راهراه به گردن میانداخت و با هواداران آبجو میخورد اما سرنوشت خوبی در انتظارش نبود.
معرفی یک مدیر پاسخگو
یکی از بزرگترین مشکلاتی که هواداران در دوران مایک اشلی با باشگاه داشتند، نبود شفافیت در روند اداره باشگاه بود. هواداران از این که چه اتفاقی در باشگاه در حال رخ دادن است اطلاعی نداشتند و نحوه اداره باشگاه هم عجیب بود. مدیرانی که عمدتا دوستان نزدیک اشلی بودند بدون عنوان رسمی میآمدند و میرفتند و عمدتا رفتارهای درستی هم نداشتند، برای مثال جو کینار یکی از بازیکنان رنگین پوست تیم را «کباب» صدا میزد و بیادب بود. هواداران نمیدانستند از چه کسی باید انتظار پاسخگویی داشته باشند.
این شیوه در بین باشگاههای نامدار از هیچ جایگاهی برخوردار نیست. مدیران معمولا یا خودشان یا یک شخصیت برجسته و شناخته شده را با عنوانی رسمی مسوول پاسخگویی به هواداران میکنند. مثلا این کار را در منچسترسیتی «تکسیکی بگیریستین»، در پاریسن ژرمن «ناصر الخلیفی» و در رئال «فلورنتینو پرز» بر عهده دارند.
نیوکسل با هر عنوان از «مدیر ورزشی» گرفته تا «رئیس اجرایی» باید یک نفر را از هیئت مدیره جدید که اتفاقا نزد هواداران محبوبیت هم داشته باشد برای انجام این کار مشخص کند.
اسپانسر جدید، پیراهن جدید
هواداران در چند سال گذشته از اسپانسرهای روی پیراهن تیم راضی نبودند و به نظرشان ارتباط با آنها چندان به نفع تیم نبوده است. قبلا بنگاه ونگا اسپانسر پیراهن نیوکسل بود که در بین مردم به عنوان یک کمپانی کرکس صفت شناخته میشود. کار ونگا این است که وامهای زود بازده میدهد با درصد سود بالا. از طرفی پیشنهادهایی که ونگا برای طرفداران نیوکسل داشت به نظر آنها توهین آمیز میآمد و سود مالی چندانی هم برای باشگاه نداشت.
اسپانسر فعلی هم که بنگاه شرطبندی FUN88 است که یک بنگاه شرطبندی است که آن هم پرداخت چندانی به تیم ندارد و البته یک بار هم به دلیل تبلیغ روی پیراهن تیمهای پایه باشگاه باعث شده تا نیوکسل جریمه مالی شود.
قرارداد اسپانسر تیم و البته پوما به عنوان تامین کننده لباس با باشگاه رو به پایان است و اصلا بعید نیست که مدیران جدید بتوانند قرارداد تازهای با یک تامین کننده تازه ببندند و در فصلهای آتی تبلیغ یکی از خطوط هوایی خاورمیانهای را روی پیراهن تیم ببینیم.
سرمربی جدید
همه چیز نوید آن را میدهد که نیوکسل یونایتد در یک مسیر جدید پا گذاشته است. هواداران انتظار دارند که با روی کار آمدن تیم جدید مالکیت باشگاه ثبات بر تیم سایه بیندازد و حداقل این مساله که هر فصل در نیمه بالای جدول جا بگیرند برایشان دغدغه نباشد. نتیجه بگیرند و مهمتر اینکه از بازی تیمشان به عنوان بازی زیبا یاد شود. حال سوالی که پیش میآید این است که آیا استیو بروس برای این پروژه جدید فرد مناسبی است؟
مانند مارک هیوز در سیتی و رانیری در چلسی شاید این پروژه هم برای استیو بروس زیادی بزرگ باشد. حالا که هنوز هیچ اتفاق جدیای هم رخ نداده روزنامهها مربیان بزرگ بیکار را به این باشگاه لینک کردهاند. برای مثال از پوچتینو نام میبرند و معتقدند میتواند آنچه در تاتنهام ساخت را در نیوکسل هم پیاده کند.
ممکن است که بروس بتواند تا جایی با تیم ادامه دهد و فرصت کار کردن با تیم جدید را داشته باشد چرا که عملکردش تا اینجای کار هم فراتر از حد انتظار بوده است. اما تعجب نکنید اگر چندی بعد جای خودش را به مربی بزرگتری داد.
نویسنده: مارک وایت
ترجمه: نوید خرّمخورشید
منبع: فورفورتو