این آژاکس دوست داشتنی
?بگذارید این نوشته را با یک جمله تکراری که پس از برد آژاکس در توییتر نوشتم آغاز کنم:
«از امشب چشمان کاملا بسته برای من فیلمی از کوبریک نیست؛
توصیف شرایطی است که یاران آژاکس همدیگر را پیدا میکردند.»
?بهتر است نوشتن در مورد این دیدار زیبا و آن نمایش جانانه از جوانان آژاکس را با پرداختن
به بحثهای صرفا فنی تباه نکرد اما آژاکس آنچنان نمایش درخشانی ارائه کردند که نمیتوان از آن چیزی نگفت.
بررسی و تحلیل بازی آژاکس
?آژاکس، همچون تمام بازیهای این فصل وفادار به سیستم چهار-سه-سه بازی را آغاز کرد و برخلاف بازی رفت که لاسه شون پشت تادیچ به بازی گرفته شده بود، این بار فن د بیک به عنوان هافبک تهاجمی بازی میکرد.
?همانطور که انتظار میرفت به جز ده پانزده دقیقه اول بازی که بازیکنان نیاز به پیدا کردن خودشان در زمین داشتند
برنامه آژاکس برای زمانی که توپ را در اختیار نداشت پرس نامنظم از نیمه زمین یوونتوس بود و خراب کردن بازیسازی تیم تورینی از دفاع.
بخش جذاب بازی آژاکس
?جذابترین بخش بازی آژاکسی ها اما پلن آنها برای حمله به سمت دروازه یوونتوس بود. مهمترین برنامه تنهاخ برای حمله استفاده از دفاعهای کناری در زمان مالکیت توپ بود و چشم داشتن به کارهای ترکیبی که در نیمه اول قرار بود زیاش و مزروعی در سمت راست و فلتمن و نرس در سمت چپ انجام دهند. با مصدومیت مزروعی در دقایق ابتدایی و جایگزینی او با سینکگراون اندکی از بار توانایی آنها در این زمینه کاسته شد چرا که سینکگراون علیرغم عملکرد خوب دفاعی در فاز تهاجمی به اندازه مزروعی توانایی نداشت.
اساس تاکتیک حمله های آژاکس بر اساس چه بود؟
?اما در توضیح اساس حملات آژاکسی ها باید بگویم که آنها یکی از تاکتیکهای فوتسال را به زیبایی بسط داده و در زمین فوتبال از آن استفاده میکردند. به هنگام تماشای بازی با دیدن اولین صحنههای حمله آژاکس گمان کردم این کار اتفاقی است اما تکرار این کار به زیبایی و با برنامهریزی دقیق مشخص کرد که نمایش مسحور کننده تیم هلندی نه از سر اتفاق که از نبوغ آنهاست.
شرح کامل تاکتیک فوتسالی آژاکس
?در فوتسال تاکتیکی وجود دارد به نام Third man run که در آن سه بازیکن در حمله شرکت میکنند.
هولدر یا بازیکن عقبگیر در میانه میدان میایستد و دو بازیکن از تیم توپ را به کنارههای زمین میبرند
و با پاسهای کوتاه بین خودشان سعی در کشیدن بازیکنان حریف به سمت خودشان میکنند تا در فضایی کوچک محسور شوند و نفر سوم روی خط مخالف و در فضای ایجاد شده فرار میکند و با یک پاس بریده میتوان او را مقابل دروازه در یک فرصت عالی قرار داد. همین کار را بازیکنان آژاکس به صورت بسط یافته با تعداد نفرات بیشتر در گوشههای زمین یوونتوس به خصوص در نیمه دوم انجام دادند. کافیست در ذهنتان فلش بکی به بازی بزنید تا اصرار بازیکنان آژاکس را در مقطعهای مختلف بازی به بستن فضا روی خودشان و محسور کردن
خودشان در فضاهای کوچک کنار زمین یا پشت محوطه جریمه به یاد آورید.
?همه ارکان تیم آژاکس برای اجرای چنین برنامهای چیده شده بودند
و آمادگی ذهنی آنها برای پیاده سازی چنین برنامهای به صورت دیوانه کنندهای خواستنی بود.
برای مثال استفاده از تادیچ به عنوان نزدیکترین فرد به دروازه حریف با هدف راهاندازی وینگرها بود
و تادیچ بیش از اینکه یک فروارد محسوب شود
یک نه کاذب بود که وظیفه اصلیاش کم کردن فاصله بین خطوط از طریق نزدیک شدن به فن د بیک بود و باز کردن فضا برای وینگرهای جوان و دونده این تیم.
همانطور هم که مشاهده کردیم تادیچ ضربات کمتری را نسبت به نرس و زیاش به سمت دروازه زد.
نکته پایانی
? به عنوان نکته پایانی دوست دارم نکتهای که کمتر به آن اشاره میشود را مطرح کنم.
همه از جمله خود من جوانی آژاکس و برنامه ریزی آن در فوتبال پایه را ستودیم اما یک ویژگی دیگر باشگاه آژاکس که کمتر به آن توجه میشود
این است که روح این تیم میتواند حتی بازیکنان مرده را هم احیا کند.
روح حاکم بر این باشگاه از دالی بلیند با آن وضع در منچستر یونایتد بازیکنی ساخته که تمام نبردهای رو در رو را برنده میشود و تادیچ فراموش شده را به چنین فرمی میرساند. آژاکس باشگاه بازیکنان نیست؛ خانواده آنهاست.
? نوید خرّمخورشید